loading...
عشق،عشق و باز هم عشق
مهسا بازدید : 2 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

روزی مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب حرکت میکردند.سرعت و موتور زیاد بود و زن جوان حسابی ترسیده بود.او به شوهرش میگویدعزیزم کمی آرامتر بران.

مرد گفت: سرعتمان که خیلی خوب است.

زن:ولی من میترسم.

-کمر من را محکم بگیر.

-خواهش میکنم کمی آرام تر بران.

-به من بگو دوستت دارم تا من آرامتر برانم.

-دوستت دارم.حالا میشه آروم تر برونی؟

آره .کلاه منو از سرم در بیار و روی سر خودت بگذار چون من را اذیت میکند و نمیگذارد خوب ببینم.

فردا صبح روزنامه ها نوشتند:برخورد یک موتور سیکلت حادثه آفرید.این موتور سیکلت دو نفر سرنشین داشت.مرد جوان به خاطر نداشتن کلاه ایمنی مرد ولی همسرش از مرگ نجات یافت......و این است راه و رسم عاشقی......................منتظر

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    وبلاگم چطوره بچه ها؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 78